تحولات لبنان و فلسطین

هفته گذشته بود که دارالافتاء مصر در صفحه رسمی فیس‌بوک خود در پاسخ به پرسش یکی از کاربران درباره حکم توسل به پیامبر(ص)، به استناد روایتی که از علمای اهل سنتی چون نسائی، ترمذی و ابن ماجه نقل شده، این امر را مشروع دانست که مسلمانان از گذشته تا به حال آن را انجام می‌داده‌اند و انکار آن جایز نیست.

زیارت در نگاه علمای اهل سنت

در صفحه رسمی دارالافتاء این روایت چنین بیان شده است: «شخص نابینایی نزد پیامبر(ص) رفته و عرض کرد: یا رسول‌الله، بینایی‌ام را از دست داده‌ام، برایم نزد خداوند دعا بفرمایید. پیامبر(ص) به او فرمود: وضو بگیر و دو رکعت نماز به‌جا بیاور و بگو: «اللَّهُمَّ إنی أَسألُکَ و أَتَوَجَّه إلیکَ بنبیکَ مُحَمَّدٍ، یا مُحَمَّدُ، إنِّی أَستَشفِعُ بکَ فی رَدِّ بَصَرِی، اللهم شَفِّع النبیَّ فِیَّ» و سپس فرمود: هرگاه حاجتی داشتی چنین بگو. آن شخص نابینا چنین کرد و خداوند بینایی‌اش را به او بازگرداند.

در واکنش به این رویداد، لازم دیدیم نیم‌نگاهی به مقوله توسل و زیارت در سایر مذاهب اسلامی داشته باشیم. آنچه می‌خوانید گزیده‌ای از آخرین فصول کتاب «بیایید این‌گونه زیارت کنیم» به قلم حجت‌الاسلام شیخ روح‌الله شفیعیان است که به مقوله زیارت و توسل در کلام بزرگان و علمای اهل سنت و همچنین زیارت امام رضا(ع) با ذکر منابع پرداخته است.

دیدگاه علمای اهل سنت در باره توسل به پیامبران و اولیا

شیخ خلیل احمد سهارنپوری در کتاب خود «المهند علی المفند»، فتوای ۷۵ نفر از علمای بزرگ اهل سنت از کشورهای مختلف اسلامی را مبنی بر جواز توسل به قبر پیامبر اکرم(ص) جمع‌آوری کرده که خلاصه آن از این قرار است:

«از نظر ما و مشایخ ما زیارت قبر سیدالمرسلین روحی فداه از عظیم‌ترین قربت‌ها و از مهم‌ترین ثواب‌ها و بزرگ‌ترین وسیله دستیابی به درجات بلند است. حتی امری است نزدیک به درجه واجبات اگرچه برای رسیدن به آن جز با شدّ رحال، تحمل رنج سفر و بدون بذل جان و مال، چاره‌ای دیگر نباشد.

توسل به انبیا و اولیا و صلحا و شهدا و صدیقین در دعاها، چه در حال حیات آن‌ها و چه پس از وفات آن‌ها، به این گونه جایز است که بگوید: اللهم انی اتوسل الیک بفلان ان تجیب دعوتی و تقضی حاجتی: پروردگارا من به سوی تو به فلان بزرگوار توسل می‌جویم که دعای مرا مستجاب و حاجتم را برآوری یا مواردی مشابه این‌ها».

نورالدین سمهودی، از بزرگان شافعی و متوفای ۹۱۱ هجری می‌گوید: «مقام استغفار رسول خدا به علت وفات او پایان نمی‌یابد، چون استغفار رسول خدا(ص) برای همه مؤمنان است. ما نمی‌پذیریم رسول اکرم(ص) پس از وفات استغفار نمی‌کند؛ زیرا ثابت شده پیامبر در برزخ زنده است و در روایات صحیح آمده اعمال بندگان خدمت رسول اکرم(ص) عرضه می‌شود و کمال رحمت آن است هر کسی نزد آن حضرت رود، او را محروم نکند. علما از آیه «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّـهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّـهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا» اطلاق و عموم را فهمیده‌اند که هم در حال حیات و هم در حال ممات آن حضرت قابل استفاده است. این روایت چنان مشهور است که همه مصنفان در کتاب‌های خود آورده‌اند. ابن عساکر در تاریخ خود و ابن‌جوزی در «مثیر الغرام الساکن» آن را نقل کرده‌اند».

وی در جای دیگری می‌گوید: «استغاثه و شفاعت و توسل به پیامبر و جاه و برکت او نزد خداوند از کردار انبیا و سیره سلف صالح بوده و در هر زمانی انجام می‌گرفته است؛ چه پیش از خلقت و چه پس از آن، حتی در حیات دنیوی و در برزخ».

سمهودی بحث خود را این‌گونه ادامه می‌دهد: «اینکه مردم به پیامبر اکرم متوسل می‌شوند و او را واسطه قرار می‌دهند، شرک نیست. پیامبر اکرم(ص) هم به اذن خداوند، از مردم وساطت و برای مردم شفاعت می‌کند.

همان‌طور اینکه حضرت عیسی(ع) به اذن خدای عالم، مرده را زنده می‌کند و کور مادرزاد را شفا می‌دهد و از مجسمه گلی، پرنده درست می‌کند به اذن خداست و شرک و دکان در برابر خدا نیست؛ اگر نبی مکرم حوائج مردم را برآورده می‌کند، مستقیم یا بالمباشره و به اذن الله یا با طلب از خداوند است.

...توسل به پیامبر اکرم(ص)، در حقیقت توسل به خداست. طلب کردن از رسول اکرم(ص) طلب کردن از خدای عالم است، چون نبی مکرم هر چه دارد از خدا دارد. اینکه وهابیت توسل به نبی مکرم را به بت‌پرستی تشبیه می‌کنند، بالاترین جسارت به ساحت مقدس نبی مکرم است».محی‌الدین نووی (از بزرگان شافعی و متوفای ۶۷۶) در بحث زیارت قبر نبی مکرم می‌گوید: «ثم یرجع الی موقفه الاول قباله وجه رسول الله و یتوسل به فی حق نفسه... و یستشفع به الی ربه سبحانه و تعالی» زائر باید در برابر قبر نبی مکرم بایستد و به خدای عالم متوسل شود و توسط ایشان از خداوند شفاعت بجوید.

زینی دحلان، مفتی مکه مکرمه: جز وهابیان، هیچ کس از بزرگان گذشته توسل به پیامبران را انکار نکرده‌اند

-مطابق منابع اهل سنت- محمد بن ادریس شافعی به قبر ابوحنیفه و احمد بن حنبل به قبر شافعی متوسل می‌شد. مسلمانان به قبر ابوایوب انصاری متوسل می‌شدند و برای طلب باران به قبر او پناه می‌بردند. مردم سمرقند برای طلب باران به قبر محمد بن اسماعیل بخاری متوسل شدند.

قسطلانی می‌گوید: «سزاوار است زائر در کنار قبر پیامبر زیاد دعا و استغاثه کند و متوسل شود و طلب شفاعت و بی‌تابی کند و سزاوار است خداوند شفاعت پیامبر را در حق او بپذیرد».

سُبکی از آنان که زیارت را شرک دانسته شگفت‌زده شده و می‌گوید: «از روش شخصیت‌ها و بزرگان صالح گذشته استفاده می‌شود که تبرک به قبور مردگان امری شرعی و دینی است و مانعی ندارد، تا چه رسد به قبور پیامبران و اگر کسی ادعا کند قبور پیامبران با قبور سایر مردگان برابر و یکسان است، سخن زشت و باطلی به زبان آورده و شکی نیست سبک شمردن مقام رسول اکرم(ص) و یکسان دانستن آن حضرت با دیگران کفر است».

وی در جای دیگری درباره توسل و شفاعت می‌گوید: «جواز توسل و درخواست شفاعت از رسول اکرم(ص) برای هر مسلمانی روشن و واضح است و عمل پیامبر و سیره صالحان گذشته و علما و دانشمندان و حتی عوام، بر آن گواهی می‌دهد و هیچ آدم دینداری این را انکار ننموده و در هیچ زمان این سخن باطل به گوش نرسیده تا اینکه ابن‌تیمیه با سخنان باطل خود قضیه را بر افراد ضعیف و نادان مشتبه و بدعتی را پایه‌گذاری کرد که در هیچ عصری سابقه نداشته است».

زینی دحلان، مفتی مکه مکرمه می‌نویسد: «هر کس ذکرهای گذشتگان را تتبع و دعاها و اوراد آنان را مطالعه کند، موارد زیادی از توسل آنان به انبیا و صالحان را خواهد یافت. قضیه توسل به پیامبران را جز وهابیان، هیچ کس از بزرگان گذشته انکار نکرده‌اند و اگر بخواهیم آثار و نظریه بزرگان گذشته امت اسلام را درباره توسل جست‌وجو کنیم، کتاب‌های متعددی تألیف خواهد شد. نمونه‌هایی که ذکر کردیم برای کسانی که توفیق نصیب آنان شده و گوش شنوا دارند، کفایت می‌کند».

ابن الحاج ابوعبیدالله عبدری مالکی می‌گوید: «...مرده‌ای که به زیارتش می‌رویم اگر از کسانی باشد که امید برکت از او می‌رود، باید به او توسل جست و پیامبر اکرم(ص) در رأس آن‌هاست».

ابن جوزی در کتاب خود با نام «الوفاء فی فضائل مصطفی » بابی را به توسل به پیامبر اختصاص داده است. شمس‌الدین محمد بن نعمان مالکی درباره توسل به پیامبر کتابی به نام «مصباح الظلام فی المستغیثین بخیر الانام» به رشته تحریر درآورده است.

ابن حجر مکی از اشعار شافعی این دو بیت که بر توسل شافعی به اهل بیت پیامبر(ص) دلالت دارد را نقل می‌کند:

آل النبی ذریعتی /و هم الیه وسیلتی /ارجوبهم اعطوا عداً /بیدی الیمین صحیفتی

خاندان پیامبر وسیله من به سوی خدا هستند و امیدوارم با توسل به آنان نامه اعمالم فردا به دست راستم داده شود.ابن قدامه حنبلی در کتاب «مغنی» که از برجسته‌ترین کتب مذهب حنبلی یا بهترین کتاب آن‌هاست، بخشی را به بررسی آداب زیارت پیامبر(ص) اختصاص داده و زیارت‌نامه‌ای را برای ایشان چنین نقل می‌کند: نزد قبر آن حضرت می‌آیی. پشت به قبله و رو به میان قبر می‌ایستی و می‌گویی:«السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته، السلام علیک یا نبی‌الله و خیرته خلقه...».

خطیب بغدادی در اثر مشهود خود یعنی «تاریخ بغداد» می‌نویسد:«در سمت بالای غرب شهر، مقابر قریش است که در آن موسی بن جعفر و جمعی از افاضل مدفون‌اند»؛ سپس از چند تن نقل می‌کند ابوعلی خلال (شیخ حنابله زمان خطیب بغدادی) می‌گوید: «ما همنی امر فقصدت قبر موسی بن جعفر فتوسلت به الا سهل الله تعالی لی ما احب» هیچ امر مهمی برایم پیش نیامد مگر آنکه چون مرقد موسی بن جعفر را قصد کردم و به او متوسل شدم، خداوند آنچه را می‌خواستم برایم تسهیل نمود».

زیارت امام رضا(ع) در کلام بزرگان اهل سنت

ذهبی محدث بنام اهل سنت در مواضع متعدد در تألیفات خود درباره مشهدالرضا چنین اظهارنظر می‌کند: «و لعلی بن موسی مشهد بطوس یصدونه بالزیاره» علی بن موسی الرضا در توس بارگاهی دارد که مردم برای زیارتش به آنجا می‌روند «و له مشهد کبیر بطوس یزار» و بارگاه بزرگی در توس دارد که زیارت می‌شود.این سخنان نشان می‌دهد زیارت امام رضا(ع) از دیرباز در فرهنگ عمومی اهل سنت جایگاه ویژه‌ای داشته است.

برخورد بزرگان اهل سنت با مزار امام رضا(ع) نیز جالب و شگفت انگیز است؛ به عنوان نمونه ابن حبان بستی(۳۵۴ ق) و ابوعلی ثقفی(۳۲۸ ق) بسیار به زیارت مرقد امام رضا(ع) می‌آمده‌اند و یا تواضع و تضرعات بسیار ابوبکر بن خزیمه(۳۱۱ق) بر این آستان نورانی موجب شگفتی شاگردان وی بوده است: ابن حجر عسقلانی از حاکم نیشابوری نقل می‌کند: «از محمد بن مومل شنیدم: روزی با پیشوای اهل حدیث ابوبکر بن خزیمه و ابوعلی ثقفی و دیگر مشایخ خود به زیارت قبر علی بن موسی الرضا به توس رفتیم؛ در حالی که آن‌ها بسیار به زیارت قبر ایشان می‌رفتند. محمد بن مومل می‌گوید: احترام و بزرگداشت و تواضع و گریه و زاری ابن خزیمه نزد قبر علی بن موسی همه را شگفت‌زده کرده بود».

در خصوص ابن خزیمه و ابوعلی ثقفی تعابیری به کار رفته که به اهمیت و جایگاه این افراد نزد اهل سنت تأکید ویژه‌ای دارد.

ابن حبان بستی(۳۵۴ ق) نیز در الثقات می‌نویسد:«علی بن موسی الرضا از بزرگان و عقلا و نخبگان و بزرگواران اهل بیت و بنی هاشم است. اگر از وی روایتی شود، واجب است حدیثش معتبر شناخته شود... من به دفعات قبر ایشان را زیارت کرده‌ام. زمانی که در توس بودم، هر مشکلی برایم رخ می‌داد قبر علی بن موسی الرضا را –که درود خدا بر جدش و خودش باد-زیارت و برای برطرف شدن مشکلاتم دعا می‌کردم و دعایم مستجاب و مشکلم حل می‌شد. این کار را به دفعات تجربه کردم و جواب گرفتم. خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیتش بمیراند».این جملات حاکی از نفوذ معنوی امام رضا(ع) بر قلوب است و پس از گذشت سالیان از شهادت ایشان، بارگاه ملکوتی ایشان مورد توجه خاص و عام بوده و کسانی چون ابن خزیمه و ابن‌حبلان علاوه بر زیارت مرقد امام رضا(ع) به ایشان متوسل شده و برای رفع مشکلات مادی و معنوی خود به این مکان مقدس پناه می‌برده‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.